محل تبلیغات شما



روش‌های معتبر و متعددی برای تعریف مصرف‌کنندگان ورزشی وجود دارد که بیشتر آنها برمبنای شناسایی انواع محصولات ورزشی یا خدمات ورزشی است. با این حال، پیش از هر چیز باید مشخص کنیم که بین مصرف‌کننده‌ی ورزشی و ذی‌نفعانِ ورزش تفاوت وجود دارد. مصرف‌کننده، فرد یا گروهی است که با پرداخت مستقیم هزینه (مانند پرداخت پول نقد برای خرید بلیت مسابقه‌ی ورزشی) یا پرداخت غیرمستقیم (مانند خرید تلویزیونی که در آن ورزش نوعی سرگرمی است) از یک محصول یا خدمت ورزشی یا محصولی مرتبط با ورزش استفاده می‌کند. ذی‌نفعان افراد یا گروه‌هایی هستند که از محصول یا خدمات ورزشی خاصی سود می‌برند یا برنامه‌ی کاری خاصی در رابطه با آن محصول دارند. به عنوان مثال دولت‌ها یا شرکت‌های حامی مالی امور ورزشی، ذی‌نفع به حساب می‌آیند اما مصرف‌کننده نیستند. مصرف‌کننده‌های ورزشی، کاربران نهایی هستند که به چهار دسته تقسیم می‌شوند.

مصرف‌کنندگان کالاهای ورزشی

دسته‌ی اول مصرف‌کنندگان کالاهای ورزشی هستند که مصرف‌کننده و‌ خریدار محصولات ورزشی از قبیل ابزارها ورزشی، کتاب‌ها و مجله‌های ورزشی، لباس‌های ورزشی، مکمل‌های غذایی و بدنسازی، بازی‌ها و … هستند. خریدار کالای ورزشی کسی است که یک کالای واقعی و غیرمجازی ورزشی یا محصولی مرتبط با ورزش می‌خرد. ارتباط کالای خریداری شده با ورزش می‌تواند مستقیم باشد (مثل خرید راکت تنیس) یا غیرمستقیم (مثل یک بازی کامپیوتری).

مصرف‌کنندگان خدمات ورزشی

دسته‌ی دوم را مصرف‌کنندگان خدمات ورزشی تشکیل می‌دهند که از خدمات مربوط به ورزش استفاده می‌کنند اما مستقیم در خود فعالیت ورزشی مشارکت ندارند. آموزش، شرط‌بندی، مربی‌گری تخصصی، خدمات پزشکی و خدمات سلامتی و رفاهی، مثل خدماتی که در استخر، ورزشگاه‌ها و مراکز تفریحی ارائه می‌شوند، از این دست به حساب می‌آیند.

شرکت‌کنندگان و داوطلبان حضور در فعالیت‌های ورزشی

دسته‌ی سوم مشتریان، شرکت‌کنندگان و داوطلبان حضور در فعالیت‌های ورزشی هستند. این دسته به عنوان شرکت‌کننده یا در نقش سازمان‌دهنده و پشتیبان، بدون دریافت حقوق و به طور فعال در ورزش مشارکت دارند. همه‌ی افرادی که در فعالیت‌های ورزشی مدرسه‌، مراکز تفریحی و باشگاه‌های ورزشی سازمان‌یافته شرکت دارند در این گروه قرار می‌گیرند.

تماشاگران، حامیان و طرفداران ورزشی

دسته‌ی چهارم، تماشاگران، حامیان و طرفداران ورزشی هستند. این گروه به فعالیت‌های ورزشی علاقمند هستند اما ااما ورزشکار حرفه‌ای نیستند. فعالیت‌های حامیان ورزشی، تماشاچیان و طرفداران شامل حضور در مسابقات ورزشی زنده یا تماشای برنامه‌های ورزشی در تلویزیون، اینترنت یا از روی دی‌وی‌دی است. این گروه از مصرف‌کنندگان ورزش بسیار پیچیده هستند به این دلیل که نحوه‌ی استفاده‌ی‌ آنها از محصولات و خدمات ورزشی با سایر مصرف‌کنندگان تفاوت دارد. برای مثال، طرفداران ممکن است در اتاق‌های چت آنلاین ورزشی یا بازی‌های رایانه‌ای لیگ حضور داشته باشند. در برخی موارد، طرفداران، به‌ویژه طرفداران وفادار، ممکن است به طرفداران متعصب» تبدیل شوند، این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که رفتار این گروه از محدوده‌ی انتظارات اجتماعی عادی و طبیعی خارج شود. البته، اکثر شرکت‌کنندگان و داوطلبان ورزشی، طرفداران ورزش نیز به حساب می‌آیند و از انواع کالاها و خدمات ورزشی استفاده می کنند. به همین دلیل معتقدیم انگیزه‌ی مصرف‌کنندگان ورزشی پیچیده است. با این حساب به نظر می‌رسد دسته‌بندی نوع مصرف و کاربرد ورزش، از دسته‌بندی نوع مصرف‌کنندگان ورزشی آسان‌تر باشد. علاوه بر این، با توجه به انواع استفاده از ورزش، مشخص است انگیزه‌های حامیان، تماشاچیان و طرفداران ورزشی نسبت به سایر موارد از همه پیچیده‌تر است و باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.


ازاریابی ورزشی مفهومی دارای سلسه‌مراتب است، دانستن این موضوع به درک بهتر مفهوم این نوع بازاریابی کمک می‌کند. بنابراین بازاریابی ورزشی شامل سطوحی است. در سطح پایه‌، فلسفه و باورهای مربوط به مفهوم بازاریابی ورزشی جای دارد.

دانستن فلسفه بازاریابی فقط مختص مدیران بازاریابی و بخش‌های بازاریابی سازمان‌های ورزشی نیست. در فلسفه‌ی بازاریابی، خواسته‌ها و نیازهای مشتری، قلب هر تصمیم را می‌سازد. البته باید این نکته را اضافه کنیم که نیازهای مشتری باید مکمل اهداف سازمان باشند. در دنیای تجارت، هدف اصلی، کسب سود بیشتر است اما در سازمان‌های ورزشی معمولا هدف برنده شدن و یا ایجاد علاقه به ورزش یا آن واحد ورزشی است. فلسفه‌ی بازاریابی ایجاد وضعیت برد-برد برای سازمان و مشتریان سازمان است، اما شکی نیست که اگر نیازهای مشتریان برطرف نشود، هیچ بردی در کار نخواهد بود.

در سطح دوم، بازاریابی ورزشی را به عنوان یک پروسه و فرایند در نظر می‌‌گیرند، چرا که شامل مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و مراحل است. به عنوان مثال، بازاریابی ورزشی شامل مراحل تحقیق، تجزیه و تحلیل، برنامه‌ریزی، توسعه، پیاده‌سازی و ارزیابی است.

در سطح سوم، می‌توان بازاریابی ورزشی را مجموعه‌ای از اصول دانست، زیرا شامل ایده‌ها و مفاهیم متعدد است و برای کسانی که با بازاریابی ورزشی سروکار دارند به عنوان یک راهنما ویژه عمل می‌کند.

در آخر و در عملیاتی‌ترین سطح، اصول بازاریابی ورزشی می‌توانند با کمک ابزارهای خاص اجرا شوند. ابزارهای تحلیلی و فعالیت‌های خاص که روزانه انجام می‌شوند جزو این ابزارها به حساب می‌آیند.


حالت اول خدمات و محصولات ورزشی را به صورت مستقیم به مشتری عرضه می‌کنند، در حالت دوم، برای محصولات و خدمات غیر ورزشی، از طریق ورزش، بازاریابی انجام می‌دهند. به عبارت دیگر بازاریابی ورزشی یعنی بازاریابی محصولات ورزشی و همچنین بازاریابی از طریق ورزش. برای مثال، بازاریابی برای تجهیزات ورزشی، مسابقات حرفه‌ای، رویدادهای ورزشی و باشگاه‌های محلی، بخشی از بازاریابی محصولات و خدمات ورزشی هستند. تبلیغ تیم‌های ورزشی، تبلیغ قهرمانان ورزش، فروش بلیت‌ مسابقات و توزیع لباس‌های ورزشی مثال‌های ساده‌ی دیگری از بازاریابی ورزشی هستند.

به عکس، بازاریابی از طریق ورزش به معنای فروش محصولات غیرورزشی از طریق ورزش و رویدادهای مربوط به آن است. تبلیغ غلات صبحانه توسط یک قهرمان ورزش، پشتیبانی یک رویداد ورزشی توسط یک سازمان و یا توزیع خوراکی‌های تولیدی یک برند خاص در مسابقات ورزشی مثال‌هایی از بازاریابی ورزشی برای محصولات غیر ورزشی هستند.


بازاریابی ورزشی، استفاده از مفاهیم بازاریابی برای ارائه‌ی محصولات و خدمات ورزشی است. این روش را برای بازاریابی محصولات غیرورزشی، از طریق مفاهیم و رویدادهای مرتبط با ورزش هم به‌ کار می‌برند.

در بازاریابی ورزشی دو مفهوم اساسی داریم، مفهوم اول، استفاده از روش‌های بازاریابی برای فروش محصولات و خدمات ورزشی، و مفهوم دوم، بازاریابی محصولات غیرورزشی از طریق ورزش است. مثل سایر روش‌های بازاریابی، بازاریابی ورزشی هم به دنبال تشخیص و برآورده کردن نیازها و خواسته‌ها‌ی مصرف‌کننده است و برای رسیدن به این هدف، خدمات و محصولات مرتبط با ورزش به مصرف‌کننده ارائه می‌شود. با این روش، برخلاف بازاریابی معمولی می‌توان مشتری را به استفاده از محصولات و خدمات غیر ورزشی هم تشویق کرد.

درک این مفهوم ضروری است که بازاریابی ورزشی به معنی بازاریابی محصولات ورزشی و همچنین استفاده از ورزش به عنوان ابزاری برای بازاریابی سایر محصولات و خدمات است. شناخت این دو جنبه از بازاریابی ورزشی نقش مهمی در درک شیوه‌های متنوع استفاده از ورزش دارد. با این حال، مشکل این است که این دو بعد، بیشتر روی بخش فروش بازاریابی ورزشی تأکید می‌کنند. قبل از هر اقدامی باید تحلیل و آنالیزی طولانی و راهبردی صورت گیرد و مشخص شود مشتریان ورزش به دنبال چه هستند و بهترین راه ارائه‌ی آن به مشتریان کدام است. در نتیجه، بازاریابی ورزشی را باید مجموعه‌ای شامل برنامه‌ریزی و انجام فعالیت‌هایی مربوط به تحویل محصول و خدمت ورزشی به مشتری دانست.

محصول و خدمات ورزشی باید قبل از فروش، جایی در ذهن مشتری داشته باشند، پس مشتری باید از وجود آن محصول یا خدمات آگاه باشد و به نحوی نسبت به آن واکنش نشان داده باشد. فرایندی که طی آن واکنش و پاسخ مشتری به دست می‌آید، برندینگ» نام دارد و هنگامی که برندی ورزشی در ذهن مشتری جا بگیرد، آن برند موقعیت خود را تثبیت کرده است.

نتیجه‌ی برندینگِ خوب و کسب جایگاه مستحکم در بازار فقط معامله‌ای خوب نیست. به عبارت دیگر، بازاریابی ورزشی نشان‌دهنده‌ی رابطه‌‌ای مداوم بین برند ورزشی و مصرف‌کننده‌ی آن است.

 



تعریف مدیریت ورزشی ، ازتعریف عمومی که برای مدیریت وجود دارد ، فاصله زیادی نداشته و در واقع بخش تخصصی ورزشی به دنبال این تعریف می آید . سازماندهی ، برنامه ریزی ، کنترل و نظارت در ورزش و تربیت بدنی تعریفی است که برای مدیریت ورزشی میشناسیم .

هویت مدیریت ورزشی امروزه در جهان شناخته شده است چراکه در دانشگاههای بزرگ جهان که رشته تربیت بدنی را دارند مدیریت و برنامه ریزی یکی از رشته هائی است که در آنجا تدریس میشود و افرادی که در این بخش تربیت میشوند برای اداره امور ورزش و تربیت بدنی جهت پیدا می کنند و در دو بخش یکی مدیریت اماکن تاسیسات و دانشکده ها و دیگری در ورزش قهرمانی هم از نظر اجرا و هم برنامه ریزی بخدمت گرفته میشوند .


سپس آنان بر حسب تجربه با علاقه خود جذب بازار کار در سایر شاخه های مدیریتی در بخشهای ورزش قهرمانی ، همگانی ،مدارس ، فداراسیونها و سازمانهای ورزشی ، و نیز باشگاهها میشوند . در سیستم ورزشی کشور ما ایران نیز باید همان الگو برای تربیت و بکارگیری
مدیران ورزشی بکار گرفته شود و البته باید به این نکته نیز توجه داشت که کشور ما شرایط خاص خود را دار است . البته در سایر کشور ها نیز وضع به همین شکل است و در آن کشور ها نیز مدیریت شرایط خاص خود را داراست و متاسفانه مسائل اقتصادی و ی در قدم اول دیده میشوند و نتنها در ایران در همه دنیا ، دیده میشود که افراد غیر متخصص در پست یک مدیر متخصص می نشینند .


باید توجه داشت که رشد اداری در کارها بدنبال بهر وری و اثر بخشی اداری دیده میشود که برای دستیابی به تمام اینها باید الگوی درستی برای مدیریت در سازمانهای ورزشی بکار گرفته شود . نکته قابل تامل این است که ما در ورزش و تربیت بدنی تنها تخصص مدیریت و برنامه ریزی را نداریم وخصوصا در مقطع دکترای تربیت بدنی پنج گرایش دیگر داریم که هر کدام از فارغ التحصیلان آن در رشته خود متخصص هستند و هیچ کدام نباید در پست دیگری قرار بگیرند که متاسفا نه این اصل رعایت نمی شود و دیده میشود که پست های مدیریت برحسب ت جامعه در اختیار فارغ التحصیلان فیزیولوژی ، رشد و تکامل و غیره است که در نهایت وضع به این شکل که اکنون دیده میشود در می آید .

ماهیت مدیریت ورزشی به محتوای آن باز می گردد و در این بین باید دید که این رشته دارای چه زیر مجموعه هائی است و هر کدام به چکاری می پردازند . در این بین این رشته در دو بخش فنی و تهای کلی کشور طبقه بندی میشود .

همانطور که گفته شد در ایران هم مانند تمام کشور های جهان تهای کلی حاکم است . اکنون در ایران بیش از صد فارغ التحصیل دکترای تربیت بدنی و علوم ورزشی داریم که بخش عمده ای از آنان با گرایش مدیریت و برنامه ریزی فارغ التحصیل شدند و ما اکنون در حدود چهل مدیر تربیت بدنی داریم که از دانشگاههای تربیت مدرس ، معلم ، آزاد ، تهران و غیره فارغ التحصیل شده اند .


مدیری که در راس سازمان ورزش کشور قرار میگیرد ، باید دیدگاه فنی نسبت به ورزش داشته باشد و سپس به علم مدیریت سازمان ورزشی آگاهی داشته باشد . البته تمام این باید ها متعلق به زمانی است که ارزشیابی درستی برای کار در بین باشد و تفاوت کار این مدیران مشخص شود . شعار زیبای ،شایسته سالاری که امروزه در جامعه مطرح است باید عملی شود و شایسته بصورت علمی خود عملی شود و اگر اینچنین شود ای سئوال مطرح میشود که مدیر شایشته یعنی چه کسی ؟

 

 به هر روی مدیریت ورزش یکى از رشته هاى تخصصى در حوزه تربیت بدنى است که این حوزه علمى مى تواند نقش مهم و کلیدى در رشد و توسعه ورزش ملى، محلى و خصوصى در ابعاد مختلف داشته باشد.


 


 

1⃣ راه حلى براى مشكلات ديگران پيدا كنيد.
2⃣ بيشتر از هر فرد ديگرى در زمينه كاريتان بدانيد.
3⃣ از صفر شروع كنيد و ياد بگيريد.
4⃣ اعتبار خوبى داشته باشيد.
5⃣ نظرات درستى داشته باشيد كه بتوانيد آن ها را با داده ثابت كنيد.
6⃣ درخواست مسئوليت بيشتر كنيد.
7⃣ سر حرفتان باشيد و خوش قول باشيد.
8⃣ مناسب لباس بپوشيد.
9⃣ اولين نفرى باشيد كه وارد ميشيد و آخرين نفرى باشيد كه خارج ميشيد.

 

اگر این سؤال را از یک کارآفرین ورزشی بپرسید، پاسخ او به شما فروش بیشتر محصول و خدمات ورزشی است.
اگر این سؤال را از یک تبلیغاتچی ورزشی بپرسید، پاسخی که خواهید شنید افزایش آگاهی مشتریان از برند ورزشی است و
اگر قرار باشد متخصص ورزشی به این سؤال پاسخ دهم، بازنشر پیام تبلیغاتی توسط مشتریان را معیار یک تبلیغ موفق ورزشی می‌دانم
اما به‌راستی پاسخ این سؤال ساده چیست؟
اگر یک ساختار اصولی را برای خلق پیام تبلیغاتی ورزشی که موردقبول همگان باشد، در نظر بگیریم. هرچقدر پیام تبلیغاتی ما به ساختار موردنظر نزدیک‌تر باشد، می‌توانیم بگوییم تبلیغ ما موفق‌تر است.
و حالا سؤال دیگری که با آن روبرو می‌شویم این است که ساختار یک تبلیغ موفق چگونه است؟
پاسخ: متناسب ترین نوع تبلیغ با جامعه هدف بسته به مولفه های آن: نوع، رنگ، محتوا، طراحی، و


 

1) تحقیق در مورد نیاز مشتری:
قبل از اقدام به فروش باید در مورد مشتریان خود و نیاز های آنها تحقیق کنید. به عنوان مثال اگر فروشنده ی لوازم و تجهیزات پزشکی هستید و مشتریان شما بیمارستان ها هستند، باید قبل از ملاقات با نمایندگان خرید این بیمارستان ها، نیاز های آنها را شناسایی و بعد وارد مذاکره شوید.

2) از خریدار در مورد اهداف و مقاصدی که از خرید محصول شما دنبال می کند، سؤال کنید: زمانی که برای اولین بار با یک خریدار صحبت می کنید از او در مورد نیاز هایش بپرسید و اینکه از محصول شما برای چه مقاصدی و چگونه می خواهد استفاده کند.

3) از دانش خود برای پرسیدن سوالات عمیق و بینش مند استفاده کنید: شما باید برای مشتری خود نقش یک همراه یا تسهیل کننده را ایفا کنید و وی را در مورد روش های استفاده از محصول خود آگاه کنید.

4) به دقت گوش کنید: یک فروشنده باید بیشتر شنونده باشد و اجازه دهد تا خریدار بیشتر حرف بزند.

5) همانند یک مشاور رفتار کنید: اجازه دهید مشتری هنگام صحبت با شما احساس کند که دارد از یک مشاورمتخصص برای بهبود و توسعه کسب و کار خود راهنمایی و مشاوره می گیرد.

6) اگر با یک تیم خریدار سر و کار دارید با هر یک از اعضا تیم به طور جداگانه صحبت کنید: بعد از اینکه با رهبر گروه صحبت کردید، به افراد دیگر گروه نیز نزدیک شوید و با هر یک جداگانه صحبت کنید تا ا اعتماد بین شما و همه اعضا تیم برقرار شود.

7) محصول خود را به عنوان راه حلی برای مشکلات مشتری ارائه و معرفی کنید: نیاز های مشتری را بر کیفیت محصول خود ارجح بدانید و بیش از آنکه در مورد کیفیت محصول خود حرف بزنید در مورد اینکه این محصول چگونه می تواند پاسخ گوی نیاز مشتری باشد توضیح دهید


 

1⃣ آماده نکردن زندگی خود
هیچ فردی بدون آموزش اولیه نباید برای دوندگی در ماراتن بوستون شرکت کند. همین حالت برای استارت‌آپ‌ها نیز صادق است. باید با آموزش قبل از شروع یک کسب‌و‌کار (از استراحت و تغذیه کامل تا ایجاد روابط قوی‌تر)، خودتان را آماده کنید.

2⃣ سردرگم کردن یک محصول با یک کسب‌و‌کار
یک محصول یک نیاز شخصی را رفع می‌کند؛ اما یک کسب‌وکار واقعی چیزی دارد که به‌خاطر آن، مشتریان بارها و بارها بازمی‌گردند. اما چگونه این تمایز را ایجاد ‌کنیم: آیا جریان‌های درآمدی بالقوه پشت خرید اولیه یک محصول مشتری دارید؟ این یک فاکتور کلیدی برای سرمایه‌گذاران موثر در آینده است؛ کسانی که می‌خواهند اطمینان حاصل کنند که آنچه امروز ارائه می‌دهید ماندگاری خواهد داشت.

3⃣ هزینه نکردن برای مهارت‌ها
شما در همه چیز خوب نیستید. اصلا نمی‌توانید این‌گونه باشید. هر بخش از یک کسب‌و‌کار باید با تخصص و مهارت انجام شود بنابراین هر جا به مشکل برخوردید، راهنماهای رایگان آنلاین دانلود نکنید یا تصور نکنید که می‌توانید خودتان همه چیز را حل کنید.

4⃣ بی‌اعتنایی به داده‌ها
نمی‌توانید تنها معتقد باشید که پیروز می‌شوید؛ بلکه باید با محاسبات ریاضی دریابید که آیا موفق خواهید شد یا خیر. باید داده‌هایی وجود داشته باشد که ثابت می‌کنند که ایده بزرگ شما واقعی است یا حداقل شاخص مهمی فراهم می‌کند. وقتی این داده‌ها را جمع‌‌آوری می‌کنید، از آنها برای ایجاد شاخص‌های کلیدی عملکرد یا مراحل برجسته استفاده کنید تا نشان دهید که ایده یا کسب‌و‌کار شما در حال پیشرفت است.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

شعر ها و ترانه ها/ رستم رسولي